مهمونی عیدمنزل عمه مونا
سلام عزیزم.
امروز ازوقتی اومدیم خونه یه سره سراغ کوروش رومیگیری وهمش میخوای بری پیشش .تازگیا یه کم بدجنس
شدی قبلش برات بگم که وقتی صدات میزنیم آتریسا سریع میگی بله که من باگفتن بله ی شما میخوام خودمو
ازیه بلندی بندازم پاییناما ازبدجنسی ات بگم .وقتی نمیخوای خونه باشی ومیخوای بری پایین میری پشت
دراتاق که همش میگی کیه؟ کیه ؟(مثلا دارن صدات میکنن)بعدشم میگی بله بله (مثلا جواب میدی )بعد میگی
اومدم اومدم ازت میپرسم آتریسا کی بود؟کسی درنزد !میگی :مهنا (مهتا)ویا بوروش(کورو ش)ازخنده روده
برمیشم آخه یکی نیست بهت بگه بچه جقله ازکجا عقلت میرسه که اینطوری فیلم بازی کنی !
حالامیای میری پایین دونفرکمربسته بایدحواسشون بهتون باشه وگرنه سریع باهم کنتاکت میکنید وصدای گریه ی
جفتتون میرسه به هفت آسمون ولی حاضرم نیستید ازهم جدا باشین وجفتتون مخصوصا شما علاقه ی خاصی
بهمدیگه دارید.جالب اینه که اونم شما روآتریسا ی خالی صدا نمیکنه وهمش میگه آتریساخانوم!!!
خلاصه اینکه ازعصربهونه ی کوروش روگرفتی وهرچیم بهت میگفتیم شب خونشون برای عیددیدنی میریم حالیت
نبود وهمش گریه میکردی تااینکه حاضر شدیم ورفتیم خونشون.وای انقدر اذیت کردی وجیغ زدی ونق زدی که
اعصابم بهم ریخته بود ,هرچی اون برمی داشت شما میخواستی وهرچی هم توبرمی داشتی اون میخواست .
خلاصه باهم بودنتون ودرکنارهم بودنتون پروژه ای ازخنده است.بعدازشام به مناسبت سالگرد مامان لیدا
وبابایی عمه مونازحمت کشیده بود وکیک درست کرده بود ,شماهم عاشق برنامه ی کیک بازی وشمع فوت کردن
و...هستی .خلاصه اینکه ازدست شما ها کیک روبریده ونبریده تابیرونمون نکرده بودند خودمون محترمانه
خداحافظی کردیم
چنان روتردمیل میدویدی که انگار صدساله این کاره ای
خوشحالی آتریساجون
خوندن آهنگ تولد تولد توسط آتریساجون