روزاول عید 1394آتریساجون

سلام عزیزم.خوبی؟عیدت مبارک.ان شااله صدسال بهترازاین سالها روداشته باشی .

روزاول عید بعدازرفتن خونه ی مامان و بابای بابامرتضی ومادربزرگ بابامرتضی رفتیم خونه مامان جون وآقا جون

,چون قرار گذاشته بودیم روزاول عید باخاله گیتا ودایی واحسان و...نهاربریک باغ پرندگان قمصر 

خونه ی مامان جون 

خوشحالی آتریساجون

رقصیدن آتریساجون

ژست گرفتن آتریساجون

تعجب آتریساجون

ازدیدن پروانه ذوق زده شدی

همین هم شد, بعدازاینکه دورهم جمع شدیم برای رفتن باغ برنامه ریزی کردیم وحرکت کردیم .ازخوشحالی

.ذوقی که درکنار شیدا و....هستی خنده ام گرفته بود انگارباورت نمی شد که جایی داری می ریم که همه

هستندبعدازاینکه رسیدیم ازدیدن فضای اونجا واستخر آب واون همه پرنده وچرنده و...قیافه ات دیدنی

بود.بعدازخوردن نهار برای چرخیدن توی باغ رفتیم وکلی ازدیدن پرنده ها وخرگوشها وپیشی ها و هاپو ها کیف

کرده بودی .انگار باورت نمی شدگیج شده بودی ازاین قفس به اون قفس .ازخوشحالی وبدوبدو یی که میکردی

چندبارزمین خوردی اما انقدرخوشحال بودی که اصلا گریه نکردی 

ورودی باغ پرندگان

ورودی رستوران 

آتریساوخرگوش ها

اینم عکس سه نفره ما

انقدرازبدوبدو کردن اون روزخسته بودی که توماشین خوابت برد .ازاینکه اولین روز سال 1394روخوش درکنار هم

بودیم خوشحالم