، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره

پرنسس زیبای ما

مهمونی درهتل مهین سرای راهب

1393/3/29 23:47
نویسنده : مامان نفیسه
1,067 بازدید
اشتراک گذاری

کودکم آرام آرام قدمی کشدومن درسایه امن صداقت ناب کودکانه اش بزرگ می شوم...

اومی رقصدومن آرام آرام نوای کودکانه اش رازمزمه می کنم ...

اومی خنددومن ازشوق حضورش اشک می ریزم ...

اوآرام درآغوشم می خوابدومن تاصبح ازآرامشش آرام می شوم...

اوپروازمی کندومن شادمانه آنقدرمی نگرمش تاچشمانم جزاوهیچ نبیند...

اوبازی می کند...کودکانه می پردوبازبان شیرین خودش حرف می زند به زبانی که

جزمن کسی نمی فهمدش...

طبیعت راحس می کند,خدارامی بویدومن کودکانه درسایه بزرگیش پنهان می شوم

تاازگرمای دست نوازش غیب بی بهره نمانم...

عزیزم :

توهدیه ای بزرگ, ازطرف خداوندی ...امامن همیشه دلشوره دارم ازاینکه شایدآنچه می پنداشتم نباشم ...

نفس هایت که به گونه هایم ساییده می شودانگارآرامش بهشت رابه درونم می فرستی .

ازداشته هاونداشته ایم که دلگیرمی شوم انگارباصدای خنده ویاحتی باصدای گریه ات دلشادمی شوم 

نداشته هایم مهم نیست همین بس که چشمهای خداوندمیان دستهای من وتوپیداست 

قاصدکم 

درکنارتمامی داشته هایم تنهاتودلیل کافی خوشبختی من هستی

پس 

عاشقانه دوستت دارم ...

سلام دخملی قشنگم .حالت که خوبه ؟؟؟خداروشکرکه بهتری ....البته هنوزمصرف آنتی بیوتیکت تموم

نشده وقراره که شتبه برای چکاب گوشت بریم دکتر(امیدوارم که مشکلی نداشته باشی)

امروزهم طبق روال روزای گذشته بعداز7ساعت زحمت مامان وآقا جون اومدیم خونه خودمون .ازروزی

که مریض بودی نتونسته بودم به نظافت خونه برسم وچون مطمئن بودم که شام مهمون بابامرتضی

ایم وقرارنیست غذادرست کنم,مشغول نظافت خونه شدم وای که چه ماه دختری دارم !!!

 

توی چندساعتی که من مشغول دستمال کشی وجاروزدن بودم خودت برای خودت بازی میکردی

واصلابهونه گیری ونق نمی زدی البته یکی ازدلیلاشم همون بازکردن راه پذیرایی واون پله کوچیک

مابین هال وپذیراییه ....هزاربارمیری پایین -میای بالا)مامان به قربون دخترپرانرژیش بره ....

یه وقتایی ازاتاق خواب نگات میکردم که ببینم چیکارمیکنی ,وقتی میدیم روی مبل چهارزانوومودب

نشستی هزارباره به قربونت میرفتم ومی اومدم ماچت میکردم ومیرفتم ...

این اولیت باری بودکه تمییزکاری من خسته ات نکردووبدون غرولندصورت گرفت اماموقع جاروکردن یه

کم اذیتم کردی چون همش دوست داری روی جاروبرق نشسته باشی وهمش اونوخاموش وروشن

کنی وسیمش روحمع کنی ...ازیه طرف ازدستت خنده ام میگیره ازطرف دیگه یه جاروکشیدن 5دقیقه

ای 15 دقیقه طول میکشه (باشه عزیزم به توخوش بگذره من حاظرم نیم ساعت جاروبزنم)

دقیقاکارم همزمان بااومدن بابامرتضی تموم شد.3تایی حاظرشدیم ورفتیم که خوش بگذرونیم 

هتل مهین سرای راهب یه جای سنتی باوسایل بسیارزیبای سنتی وکلی غذاهای خوشمزست که به

دعوت وسفارش یکی ازدوستان (همکاران)سابقم به اونجارفتیم .انقدرازفضاومحیط اونجاخوشت اومده

بودکه وقت رفتن همش به بابامرتضی میگفتی نه نه ...دورحیاطش  تومی دویدی وبابامرتضی به

دنبالت ....بعدشم باکلی گریه ودلتنگی ازاونجارفتیم ولی بابامرتضی بهمون قول دادکه ازاین

بعداینجازیادبیارتمون چون دخملی اینجاروپسندید.

مرسی بابای خوبم .ازاینکه یه آخرهفته خوب روبرامون تدارک دیده بودی ممنونم ...به ماکه

کـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی خوش گذشت .

 

قدیمابچه هاروتواین مدل گهواره میخوابوندن

پسندها (3)

نظرات (10)

مامی آتریسا جون
1 تیر 93 16:40
ای جااااااااااااااااااااااااااااااااان؛ ایشالله که همیشه به هر سه تاتون خوش بگذره عزیز دلم
مامان نفیسه
پاسخ
ایشااله یه روزیم پذیرای مهمون گلی همچون شماباشیم
خاله محبوبه
2 تیر 93 10:23
سلام خانم خوشگل خوبی؟ خاله قربون چشمای خوشگلت، به مامانت بگو با من و مریم هم قرار بذاره که تو ستاره کوچولو را بیشتر ببینیم
مامان نفیسه
پاسخ
خدانکنه خاله جون مهربونم.چشم حتما
مینا
3 تیر 93 12:34
به به عزیزم خیلی جای قشنگیه به به پرنسس ما و عکساش ک خیلی خیلی خوشگلتره من خیلی دوس دارم ی سفر ب کاشان بیام عزیزم مخصوصا فصل گلاب گیری. متاسفانه هنوز نتونستم شهر زیبای کاشانو ببینم مخصوصا خیلی دوس دارم روستای ابیانه رو ببینم اتریساجونیو ازجای من ببوس گلم
مامان نفیسه
پاسخ
گلاب گیری که تموم شد.اماخوشحال میشم تشریف بیاریدکاشان ومن چندروزی درخدمتتون باشم .قول میدم بهتون بدنگذره.هرموقع تشریف آوردیدقدم به چشم
مامان امیرعلی گلی
3 تیر 93 19:54
چه دخمل نازیه توو این عکسا ماشالله
مامان نفیسه
پاسخ
مرسی خاله جونم .لطف دارید
مامان لیلی
4 تیر 93 9:33
خوشگل خانم ددری خوش گذشت؟؟؟؟؟؟؟؟ آترسا جون هم درست مثل آرسام من کپی برابر اصل باباشه ها!!!!!!! خیلی باحاله
مامان نفیسه
پاسخ
بله خاله جون .ان شااله یه روزهم باشماوآرسام جون بریم .خیلی خوش میگذره ها!!!!
reza
5 تیر 93 1:44
سلام دوست عزیز از باخت تیم ملی فوتبال کشورمان بسیار ناخوشیم. از دعایه خیرتان برای لیگ جهانی والیبال دریغ نکنید.
مریم
5 تیر 93 11:22
ای جااااااااااان چقد عکسای باحالی گرفتین دستتون درد نکنه نفیسه جان روی ماهشو ببوسید
مامان نفیسه
پاسخ
مرسی عزیزم.ازاینکه به آتریساسرمیزنیدخوشحالم
خاله الهام،مامان نهال
7 تیر 93 13:00
سلام عزیزم.با زحمت های ما .خیلی با شما بودن بهمون خوش گذشت.امیدوارم همیشه شاهد شادی وتفریح شما ها باشم
مامان نفیسه
پاسخ
ماهم خیلی بهمون خوش گذشت .قول بده هرموقع اومدی کاشان پیش ماحتمابیای
آتریسا جون
8 تیر 93 17:51
ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده برایت ارزو مندم ای سبک بال در دعای سحرت هرگز از یاد نبر من بسی محتاجم ............ سلام خاله جون امیدوارم که خوب و سلامت باشی و خدا در این ماه مبارک شادی را به خانه ی شما بیاورد .
مامان نفیسه
پاسخ
همچنین برای شماعزیزم
مامان هستیا
9 تیر 93 8:19
خانم خانما خوشگل خانمي انشالله هميشه بهت خوش بگذره فدااااااااااااااات
مامان نفیسه
پاسخ
مرسی عزیزم