تولدبابامرتضی (چهارمین مروارید)

گل سرخ رادوست دارم چون رنگ خونه

                                   خون رادوست دارم چون دررگ جاریست

رگ رادوست دارم چون به قلب راه داره

                                        قلب رادوست دارم چون جایگاه توست

مرتضی جونم تولدت مبارک امیدوارم که سایه پرمهرومحبتت همیشه برسرمن ودخترت سبزباشه

.100ساله بشی عزیزم.

سلام پرنس زیبای من

خداراهزارمرتبه شکرکه این روزاحالت بهتره وخوبی.ازخداوندهمیشه برات سلامتی راخواهانم

امشب ضمن اینکه توی عزیزم 9ماهه شدی شب تولدبابامرتضام هست درضمن دیشب چهارمین

مرواریدشمام به جمع اون 3مرواریدت پیوست وزیبایی دهان شماراصدبرابرکرد(به امیداینکه یکی یکی ازدندونات

به سلامتی دربیان همه هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووورا)

امروزتوخونه مامان ایران برای بابامرتضی تولدگرفتن وهمه زحمت کشیدن برای بابامرتضی کلی

کادوخریده بودندضمن اینکه به همین مناسبت زن دایی احسان زحمت کشیده بودونهارمرغ شکم

پرباسبزیجات محلی شمال درست کرده بودوآورده بودخونه مامان ایران(دستش دردنکنه

خیللللللللللللللللللللللی خوشمزه شده بود). عمه مونام باکوروش جون زحمت کشیدندوشب

اومدن خونمون امااوضاواحوال دخترگلم

در9ماهگیش:

آتریسااین روزادست دستی میکنه ,سرسری میکنه وازهمه مهمترنانای میکنه

عاشق آشپزخونه است منتظره که من برم توآشپزخونه وبیایدسراغ کابینتا,تازگیم یادگرفته درکابینت روبازمیکنه وهرچی توکابینته میریزه بیرون

کشوادیگه ازدستش امان ندارن,هرچی نابلون توکشوه وسط آشپزخونست ....سبدپیازوسیب زمینیاازدست آتریسادرامان نیستندبه یه اشاره همه وسط آشپزخونن

عاشق اینه که چنرتاکفگیروملاقه برداره وتق تق بزنه روقابلمه

عاشق ماشین ظرفشوییه ,چه باظرف کثیف چه باظرف تمیز,همین که متوجه بشه درش بازه بدوبدومیادومیره توش میشینه

عاشق ماشین لباسشویه وقتی داره لباس می شوره جلوش می شینه شروع به دست زدن میکنه

بعدشم که من میخوام لباساشودربیارم برای کمک خودشوسریع می رسونه

درحدتیم ملی آوازمی خونه وجیغ میزنه

شب که میشه اسباب بازیاشو خودش جمع می کنه ولی دو دقیقه بعد دوباره پشیمون میشه و همه رو می ریزه بیرون!

عاشق کیف مامانشه که دور خودش بپیچه که مثلا می خواد بره بیرون

وقتی یه چیزیونبایددست بزنه ازش میگیریم باهامون دعوامیکنه وقهرمیکنه وروزمین میخوابه

باباروبیشترازچیزای دیگه میگه ولی دد,ماما,م م ,روهم میگه

عاشق خوردن آبگوشت و لیس زدن گوشت کوبه.نگاه کنید:

عاشق کنترل تلویزیون هستش (یه دونه کنترل خراب داشتیم عین کنترل    

خودمون ,براش شستیم وبهش میدیم اماکنترل مارونشون داره ازخودشو میندازه وکنترل اصلی

روبرمیداره وبه هوای کانال عوض کردن اونوجلوی تلویزیون میگیره ,مثلادارم کانال عوض میکنم)

انقدر دوست داره دوتا چیز(حالا هرچیزی) توی دوتا دستاش بگیره و چار دست و پا خودشو هل بده جلو.

عاشق واکرمادربزرگمه وبه عشق واکرازسروکول مادربزرگم بالامیره (اونم که حساس کسی به وسایلش دست بزنه )

عاشق دده وبیرون رفتن وگردش وخیابونه

عاشق تشکشه که بندازه روش وقل بخوره,شباموقع خواب فیلمی داریم (ماتشک آتریسارومیزاریم

بالاسرتخت که یه وقت سرش نخوره به تخت )وقتی میریم بخوابیم صدباراین تشک رومیندازه روش

دوباره مامیزاریم سرجاش اون میندازه روش تابالاخره به زوروگریه میخوابونیمش

عاشق بالاوپائین پریدن بچه هاست,وقتی خونه مامان هستیم صدبارشیدای بنده خدابراش بالا,پائین

میپره وآتریسام خنده های صدادارمیکنه

عاشق برنامه های فتیله وعموپورنگ وخاله شادونه(البته آهنگاش )وقصه های خاله ستاره

و....هستش اونقدرکه وقتی میخوایم بهش غذایاداروبدیم حتماروشنش میکنیم

خلاصه اینکه توخونه ماحکومتی میکنه وحرف حرف ایشونه تافرداکه ببینیم چی میشه