سومین تولد باشما
عقربه های ساعت زودترازنفس هایمان جابه جا می شوندولی افسوس که تیک تیک شان راهیچ وقت ازعمق
وجودمان احساس نکردیم ویانخواستیم که احساس بکنیم مثل زمانی که سال آخرین لحظاتش راپشت
سرمیگذارد,تازه به یادمی آوریم که چه کارهایی می توانستیم بکنیم که نکردیم............
صدافسوس که عقربه ها فقط درعلم است نه عمل !!!
مناسبتهای زیادی توطول یکسال باعث میشوند که توسالشماری کنی !روزازدواجت ,روزبه دنیااومدن فرزندت
,روزتولدت وخدای نکرده روزجدایی ومرگ ...................هرچه باشدباعث می شود سال برای ما
بارها وبارها تکرارشود وامروز بهانه ی تکرارمنم ,روزتولدم ومتاسفانه روز جدایی مادربزرگم دراین روز
تکراری که ازخدامیخوام سال بعدهمین موقع بایادوخاطره ویادبود گذشتگان عزیزم وسلامتی عزیزانم باشم
ودرکناشان نفس بکشم ,تکراری که برایم زیباترین خاطرهدرطول سال باشه,تکراری که پشت جمله هایم
خداروشکرباشه ................
چطوری دخملی ؟
بعدازیه مریضی یه هفته ای سخت, دوباره سرماخوردی اونم دقیقا تومراسم اولین سالگردمادربزرگم که دقیقا
ازسه روز جلوترازمراسم حدود 40-50نفرمهمون برای مامان جون وآقا جون قراربودبیاد.من وخاله گیتا مجبوربودیم به
خاطرکارزیادوتدارکات مراسم ازچهارشنبه رومرخصی بگیریم تاهم کمک دست مامان جون برای خریدهای بیرون
باشیم (خریدخرما وباقلوا وحلوا و.......)وهم کمک دستش برای کارهای خونه ...شماهم که خوشبختانه عاشق
شلوغی ومهمونی .
این چندروز خانواده ما به خاطرتعدادزیادمهمونا اونم چندروز ازصبحانه ونهاروشام وخواب خسته شدن اما فک کنم
غیرازمهمونا که مطمئنم بهشون بدنگذشت به شما هم همچین بدی نگذشت به حدی که آوردن ازخونه ی مامان
جون برام یه معزل شده بود هرچه بود مراسم باخوبی وخوشی مخصوصا باپایان زیبایی که به مناسبت تولدمن
بابامرتضی وبقیه تدارک دیده بودن گذشت .سورپرایز شدم
چقدرلحظه قشنگی بود که همه فامیل بودن ومن درکنارهمه عزیزانم 36 سالگیم رو فوت کردم .چقدراون لحظه ای
که مرتضی باکیک وشمع های روشن شده ای که ازقبل برای سورپرایزشدن من برنامه ریزی شده بود وهمه
دخترخاله ها وپسرخاله ها وخاله وخواهروبرادرودایی ودختردایی ومادروپدرو...............یه صداآهنگ تولدروبرام
خوندن دوست داشتم .چقدرازاین حس توجه خوشحال بودم وچه لذتی بالاترازاینکه تودرکنارم بودی ,بالاپایین
میپریدی شمع روجلوجلوفوت میکردی وعاشقانه برام دست میزدی وشعرتولدروبرام میخوندی
خدایا ازاین همه توجه متشکرم
خدایا ازاینکه اینهمه عزیز درکنارم دارم سپاسگذارم.چقدراین دورهم بودن رودوست داشتم .انگارهیچ کدوم ازکارهای
خدابی حکمت نیست چون دقیقا فوت مادربزرگ وسالگردهرسال اون مصادف خواهدبود برای تکرار روزخوب زندگی
من !!!
چه جالب !!!
زندگی باوجودبالاپایین های بسیارخیلی قشنگه مخصوصا وقتی دوستان خوبی درکنارت باشن .من همیشه بهترین
لحظات رومدیون دوستانم هستم چراکه بهترین روززندگی من رودرکنارم جمع میشن وجشن میگرن
.....کاش زندگیت پرازدوستان خوب باشه
فردای روزتولدم بایه سورپرایزدیگه درکناردوستانم تولدم روبرام جشن گرفتن (من سرشارازحس خوبیم)