، تا این لحظه: 11 سال و 28 روز سن داره

پرنسس زیبای ما

ایام تعطیلات

1394/1/13 22:59
نویسنده : مامان نفیسه
814 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته ی خوشگل من .خوبی؟ازاینکه حالت بهتره خداروشاکرم.

فکرمیکردم ایام تعطیلات عیدبیشتربهمون خوش بگذره اما بابیماری طولانی شما اینطوری نبود وطبق معمول به یه

چشم بهم زدن رسیدیم به سیزده وپایان تعطیلات....درسته که نه مسافرتی رفتیم ونه درست درکنارمهمونای

مامان جون و...بودیم ,درسته که تقریبا کل تعطیلات عیدمون بااسترس ونگرانی برای حال شما توبیمارستان

ومطب دکتر پشت دکتر گذشت ,درسته که به خاطرشرایطط حال وحوصله ی زیادمهمونی ودید وبازدید رونداشتم

اما می ارزید به اینکه صبح ها چشمامون باهم بازمیشد ,می ارزیدبه اینکه من مجبورنبودم صبح زود توروپتوپیچ

ودل نگرون بزارم خونه ی مامان جون وازت دورباشم ,می ارزیدبه اینکه باهم می خوابیدیم ,باهم بیدارمی شدیم

,باهم نهار می خوردیم وووووووووو....................................باتوبودن ودرکنارتوبودن همه جورش خوبه مخصوصا

اگه به سلامتی وخوشی باشه.....تواین مدت که پیش هم بودیم خوشحالیت روکاملاحس میکردم اماهمیشه نگرون

ازاین بودی که قالت بزارم وچندساعتی رونباشم برای همینم به محض اینکه ازت دورمیشدم بانگرونی خاصی که

ازطرز صدازدنت مشخص بود مدام مامان مامان میکردی .وقتی مطمئن میشدی که هستم برق خوشحالی

توچشمات موج میزد ویه خورده خیالت راحت میشد.انگارمیدونستی این موندن همیشگی نیست وموقتیه چراکه

حتی باوجوداین تعطیلی طولانی هم نتونستی همیشه پیشت بودنت روقبول کنی وتواینکه این موندن موقتیه شک

نداشتی زیباخندونکزیبا

برای امروز که روزسیزده بدره هیچ برنامه ای نداشتیم چراکه ازیه طرف بیماری طولانی شما یه کم ماروترسونده ,

(آخه تازه یه کم بهترشدی)ازطرفی دیگه داریم به روزتولدت نزدیک میشیم وکلی کارسرخودم ریختم ازفرداهم که

بایدبرم سر کار وتابعدازظهر نیستم پس بایدبجمبم وکلی ازکارهای تولدت رو تواین دوروزباقیمانده انجام بدم آخه

امسال تولدت خیلی مفصل ترازپارسال انجام میشه وکلی مهمونامون بیشترازپارسالنجشنجشنجشن

ازاینکه خیلی وقتا توکارهام مثه  آوردن وبردن وسایل سفره برای نهاروشام ,دستمال کشی و....بهم کمک میکنی

سپاسگزارم.این روزادیگه کم کم جمله های کوتاه روداری میگی مثلا **بابا کوروش رفت **,**سلام بابا,خوبی ؟

**مامان دایی کو؟**آقا شادی اومد**و.....ازوقتی دیگه ممه مامان روموقع خواب نمیخوری حتما بایدروپاهام بخوابی

وتکونت بدم وحتمابایدپتوت رو,روت بندازی به پتو میگی :بپو

کلمه هایی که تازه یادگرفتی :بسه -بپو-هست -اسم کوروش البته میگی:بورو-خاله -دایی-عمه -عمو-بچه -برو-

مامان نفیسه که میگی :مامان ایسه-سطل -نقاشی-شادی-ایران که میگی ای یان-سارا-زهرا-احسان که میگی

:سان-مرسی که میگی :مسی-چای-بستنی-نون-داغ-دستشویی-بالا-پایین-نی نی-پول(که توایام عید سرعیدی

گرفتن یاد گرفتی)-بخوابم -بشینم-هیس-تاب تاب عباسی-نندازی-بازی و........................دیگه یادم نمیاداماسعی

میکنی چیزایی که بهت میگیم تکرارکنی.....وقتی داری حرف میزنی حرکت دستات خیلی باحال بالا وپایین میشه

,حتی بعضی وقتا حرکت سر هم بهش اضافه میشه  (قربونت برم عزیزم)

خلاصه اینکه بلاشدی ,بلا.............................................................

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان هستیا
19 فروردین 94 11:56
چه لباس خوشگلی چقدر بهت میاد عزیزم
سما مامان مرسانا و ارشيا
20 فروردین 94 9:14
سلام عزيزم ببخشيد دير به دير سرميزنم شرمنده گلم به به چه كارا ى قشنگى نفيسه جونم زنده باشى...... تولد 2سالگى خوشگل خانوم هم مباركايشالا 1000ساله بشه آتريسا جوووووووووونم عكس هاى تولدشو حتما بزار مامانىراستى مطلب گذاشتم نظر يادت نره
مامان نفیسه
پاسخ
خواهش میکنم .چشم دراولین فرصت