، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

پرنسس زیبای ما

سی ویک ماهگی آتریساجون

1394/8/17 23:26
نویسنده : مامان نفیسه
1,091 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بردخترشیطون ویک دنده ولجبازویکی یکدونه ی من 

اول ازهمه سی ویک ماهگیت روبهت تبریک میگم .خیلی وقت بود که دیگه برات کیک وماهگرد و...نگرفته بودیم اما

کفشهای تولد دوسالگی ات وحرف زدن قشنگت دلیلی شدبرای اینکه بابامرتضی برات کیکی روبخره ویه جشن

کوچیک 3نفره ای روباهم داشته باشیم 

وقتی کفشهای تولد دوسالگیت رومیبینی همش بایه حالتهای خاصی میگی مامان یادته تولدم بود همه بودن بابچه

هابازی کردم کیک خوردم ,شمع فوت کردم ...بازم تولدمیخوام ....بعدکفشهای تولدت روبغل میکنی وبوس میکنی

ومیگی دوستشون دارم ...همین کارها وعکس العملها باعث شد که یه کیک کوچیک برات بخریم وبرات مثلا تولد

بگیریم

وامااینکه بخاطر اومدن خاله سپیده ازشیراز قول یه مهمونی دیگه روبهت داده بودم .که قرارشد این مهمونی منزل

خاطره جون که تازه عروسی کرده وماهنوزنتونسته بودیم منزل نویی اش بریم برگزاربشه 

طبق معمول توخوشحال ازمهمونی وبابچه هابودن ومن نگران ازاینکه مبادا دستتون به چیزی بخوره ویه چیزی

بشکنه ویاخراب بشه که من ناراحت بشم .(آخه خاطره جون تازه عروسه ومنم حساس ,علی الرقم اینکه همش

خاطره جون به من تذکرمیدادکه بزار بچه ها راحت باشن اما بازم من دنبالت بودم که خدای نکرده مهمونی به این

خوبی ومجللی خراب نشه ----خداروشکراین اتفاق نیوفتاد)

داری سعی میکنی که پاتوروپات بندازی 

چون مانفراول بودیم برای گرفتن عکس ازت کلی وقت داشتم 

اینجا داری بابچه ها می رقصی 

خاطره جون خیلی برای مهمونی اش زحمت کشیده بود وواقعا همه چی عالی بود .هم به ما دوستان خیلی خوش

گذشت ,هم به شما بچه ها ....

اما این خوشی بایه تلفن ویه اتفاق بد خیلی زود برای من تموم شد.........

همیشه وهمه جا ازعلاقه شما به زن دایی جون احسان وشادی جون وشیدا جون ومتقابلا علاقه اونهابه شما

صحبت بودهوهست واین علاقه توفامیل زبان زد خاص وعامه ,چراکه حرکات واحساسات شما بهمدیگه به گونه ایه

که هرکس شماها روببینه متوجه این علاقه میشه .

جمعه ها که همه خونه ی مامان جون هستیم باصدای زن دایی جون احسان شروع میکنی به هورا هورا کشیدن

ومیپری توبغلش وهمدیگه روبغل میکنید وکلی همدیگروماچ مالی میکنیدبعدشم باکلی نازوادا,روپاهاش میشینی

وبااون زبون شیرینیت ازوقایع هفته براش میگی اونم باقربون ,صدقه رفتن حرفاتو پیگیری میکنه وهرازگاهی بایه

بوسی که ازت میگیره توروتشویق به ادامه صحبتهای شیرینت .....موقع نهار پشقابتو بر میداری ومیگی زن دایی بهم

غذابده ,لباس میخوای عوض کنی زن دایی برام عوض کنه و...........................بعدشم موقع رفتنشون انقدرگریه

میکنی وازشون خواهش میکنی که نرید که خیلی وقتا زن دایی دلش به حالت میسوزه وازمن اجازه میگیره که

توروباخودش ببره خونه خودشون ومنم به اصراروگریه های توراضی میشم 

گذشته ازهمه این علاقه ,زن دایی جون وخانواده اش برای همه ماعزیزن ومن به نوبه خودم هیچ وقت احساس

نکردم که زن داداشمه همیشه حسم واقعا بهش خواهرانه بوده وهمیشه براش احترام خاصی قائل بودم ..

دخترم اینها اغراق نیست کمی که بزرگتربشی خودت متوجه این احترام وعلاقه ی تک تک ما به زن دایی جون

احسان خواهی شد ومن مطمئنم که همین احترام وعلاقه ی ما به ایشون علاقه تورونسبت به زن دایی ات هزاربرابر

کرده چراکه اون واقعا ازیه عروس خانواده به همه ی مانزدیکتره ..

اینهاروبرات گفتم که درآینده که بزرگترشدی بدونی که احساس دوست داشتنت به زن دایی ات سرچشمه

ازاحساس ازبزرگترهای فامیل داره چراکه اگه من زن دایی جون احسان رومثل خواهرمیدونم تومثل خاله میتونی

دوستش داشته باشی ,اگه مادروپدرمن (مامان جون وآقا جون )مثل دخترشون بهش نگاه میکنن توهم به شادی

جون وشیدا جون به چشم دختردایی نگاه نخواهی کرد بلکه مثل خواهربزرگتر برات خواهند بود ومن همه این

احساس های خوب رومدیون مادروپدرعزیزم هستم که اینچنین ما خواهروبرادرها روبهم نزدیک کرده که اینچنین

روابطی توما یه حس خوبه .حس دوست داشتن ,حس احترام به هم گذاشتن وازهمه مهمتر باهم بودن .....

خیلی حرف زدم اینهاروگفتم که بهت بگم شادی وغم برادرم وزن برادرم شادی وغم ماست .بله دخترم زن دایی جون

احسان تواین روزدرگیر غم بزرگ ازدست دادن ناگهانی پدرعزیزشه  که این مصیبت برای همه ما مخصوصا زن دایی

جون احسان سخته 

ازخداوند منان خواستاریم که به خانواده ی محترمش صبرعنایت فرمایدوعزیزازدست رفته شان راموردمغفرت الهی

قراردهد(آمین)

فاطی عزیزم مارودرغم خودشریک بدان

پسندها (1)

نظرات (1)

زهرا
1 آذر 94 7:37
اتريسا جونم سی ویک ماهگیت روبهت تبریک میگم وخداروشكر ميكنم كه بزرگ شدي وتوي اين مهموني مامانو ناراحت نكردي وبه همه خوش گذشته براي خودت ومامان ارزوي سلامتي ميكنم واز خدا ميخوام سلامتي داشته باشين وهمه جا به شماها خوش بگذره ماچ][ماچماچ][ماچماچ][ماچماچ][ماچماچ][ماچماچ][ماچ
مامان نفیسه
پاسخ
مرسی خاله جونم .شماهمیشه دعای خیروقشنگت بدرقه آتریساجون هست .ازبذل توجهت سپاسگزارم