، تا این لحظه: 11 سال و 16 روز سن داره

پرنسس زیبای ما

گذرعمر

           سلام عشقم ,سلام   هفت روزم از فوت مادرجون بابامرتضی گذشت ویااینکه بهتره بگم هفت روز دیگم ازعمرمن وتوگذشت ....وقتی به گذرعمرفکرمیکنم خسته می شم نمی دونم ازچه چیزیش ؟خسته نه ازخودم !نه ازآنان که دوستم دارن ودوستشان دارم !نه اززندگی !!! خسته ازماهیت وجودی خودم ............ ازاینکه35.5سال راازدست دادم...تاهمین چندسال پیش هم نمی دونستم چی میخوام ؟یادم نمیادازکی ؟فقط میدونم  که این اواخربه این فکرمیکنم که چقدرمانده است؟چقدروقت ماندن درکنارتورادارم؟ بچه که بودم فکرمیکردم رفتن فقط درفصل آخرزندگی یعنی پیری اتفاق میوفته اما باچشمان خودم شاهدمرگهای غیرمنتظره ای بودم که با...
1 خرداد 1394

تولدسعیدخاله گیتا

                                                سلام توپولوی خوشگل وقشنگ . سلام دخترزیباروی من . سلام دخترشیطون وبازیگوش من شیطون بلایی که این روزها توهمه جا وردزبونها میشه وانگشت نمای دیگران برای زیبایی وبامزه بودنش .....این روزها خیابون میریم همه بهت توجه میکنن,مهمونی میریم شیطنت وجذابیت ,البته بهتره بگم بانمک بودن صورتت توجه همه روجلب میکنه وخواه ناخواه موردتوجه قرارمیگیری چه باکشیدن لپت وچه باماشااله گفتن دیگران وچه بابوسیدنت (که موردآخرو زیاددوست نداری ) یه چندروزی میشه که خاله گیتا وسعی...
25 ارديبهشت 1394

بیست وپنج ماهگی آتریساجون

   سلام شادونه ی زیبای من ,پرانرژی من ,عزیزمن.............. امروزم میخوام بگم که چقدرررررررررررررررررررررررررررردوستت دارم,,,                                        دوستت دارم چون تنهاترین فکرتنهایی منی .............                  دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی .........                   دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی ...............           دوستت دارم ...
20 ارديبهشت 1394

بای بای پوشک

سلام دوردونه ی من .   ازاینکه انقدرسرحال وشاداب وپرانرژی می بینمت خداروشکرمیکنم .امیدوارم همیشه  توزندگیت  همچون روزهای بچگیت شاداب وسرحال وبدون غم  باشی چه من باشم وچه نباشم ..... .امیدوارم همیشه  توزندگیت  انقدرخوشی باشه که هیچ وقت افسوس خوشیهای دیروز آزارت نده .امیدورام  انقدردنیابه کامت باشه که  اززنده بودن  وزندگی کردنت لذت ببری,امیدوارم انقدردلخوش باشی که غم برات معنایی نداشته باشه وامیدورام  فکرت همیشه  مشغول فرداباشه تادیروزووووو....................... این روزها دوباره من شاهدیکی دیگه ازرویدادهای مهم توزندگیت هستم ,روید...
19 ارديبهشت 1394

دومین روزپدرباآتریساجون

پدرم ,عزیزم : اگرچه خانه ی ما ازآینه نبود,اماخسته ترین مهربانی عالم درآینه ی چشمهای مردانه ات ,کودکی هایم را بدرقه کردتاامروزبه معنای توبرسم... میخواهم بگویم ببخش اگرپای تک درخت حیاطمان ,پنهانی غصه هایی راخوردی که مال تونبودند... ببخش اگرناخنهای ضرب دیده ات ,که لای درهای بسته ی روزگارمانده بودرا ندیدم... ببخش که چهره ی غمگین وگرفته ی بعضی روزهای توراازشکست روزگارنمی دیدم وحس نمی کردم .... ببخش اگر برایم پیری وفرسوده شدن چهره ات معنایی نداشت ...وببخش اگرهمیشه پیش ازرسیدن توبه خانه من خواب بودم ...اما امروزبیدارترازهمیشه ,آمده ام تابه جای آویختن برشانه تو,بوسه بربلندای پیشانی ات بزنم وبگویم سایه ات کم مباد ای پدرم... ...
12 ارديبهشت 1394

این روزها ...مهمونی دایی احسان

سلام عشقم .ازاینکه تازگیا سعی میکنی حرفای منوتکرارکنی وبه من نشون بدی که داری روز به روز بزرگترمیشی خوشحالم .باورت نمیشه وقتی یه کلمه ی جدید ویاحرف جدیدیادمیگیری انقدرذوق میکنم که دیوونه میشم  .حس قشنگیه که خوشبختانه نصیب خودت هم دیریازود خواهدشد.خوبیش اینه که دختری .بنابراین تمامی حرفهاوگفته هامو خیلی خوب وقتی مادربشی حس خواهی کرد واون موقع به خودت میگی :مامانمم برای من اینطوری نوشته بود.بنابراین وقتی من غش وضعف میرم مطمئنم که این حس یه روزی به خودت منتقل خواهدشد ومنو خوب درک خواهی کرد.    واما این روزها.................. این روزها حرف زیادمیزنی ,آواززیادمیخونی ,شیطنت که نگو وای وای وای زیادمیکنی ,گا...
4 ارديبهشت 1394

عکسهای آتلیه

سلام دخترشیطون بلای من .وای وای گفتم شیطون .واققققققققققققققعا تازگیا شیطون بودی ,شیطون ترشدی .یه وقتهایی شیطنتهات کلافه کننده است .جالب اینه که هرکاربدی هست ومن وبابامرتضی روش حساسیم دست میزاری رونقطه ضعفمون ودقیقا همون کارومیکنی .وجالب تراینه که وقتی لج ما درمیاد بایه ادا وشکلک های خاصی میخندی ومیدوی ,انگارمیدونی اون کاربده والان صدای ما درمیادها !!!اما ازقصد انجام میدی !!! خلاصه که این روزها باوجود مشغلات کاری زیادشرکت من کلافه میام خونه وباهم سروکله میزنیم ها  آخه یکی نیست بگه دخترواین همه شیطنت  واقعا بعضی وقتا من وبابا مرتضی میگیم چطورفکرت میرسه بعضی کارهاروانجام بدی  یه کارهایی میکنی که گیج میشیم وخند...
2 ارديبهشت 1394

مهمونی خاله گیتا

چه دلنشین است صبحگاه جمعه ای که تو لبخندمی زنی وباموسیقی نگاهت مهربانی رابدرقه میکنی .امیدوارم همیشه اززمین وزمان برایت خوشبختی بباردونیروی عظیم عشق همیشه برای بهترزندگی کردن همراهت باشد....روزی پرازلبخندومهربانی برایت آرزومندم. سلام عزیزم .صبح قشنگت بخیر.امروز جمعه 28فروردین ماهه .خاله گیتا ازهفته قبل ماروبرای امروز نهار باغ یکی ازدوستانش درروستاهای خوش آب وهوای کاشان (مرق)دعوت کرده .ماهم باکمال میل پذیرفتیم درصورتیکه مطمئن بودم باوجودشیطنت های شما توفضای باز زیادبه من خوش نخواهدگذشت امااون چیزی که خیلی مهمه کنارشما بودن وخانواده ی عزیزمه که همه سختیهاشو برام آسونه آسون میکنه  به دلیل اینکه روزهای دیگه شما صبح ز...
28 فروردين 1394

مهمونی عیدمنزل عمه مونا

سلام عزیزم. امروز ازوقتی اومدیم خونه یه سره سراغ کوروش رومیگیری وهمش میخوای بری پیشش .تازگیا یه کم بدجنس شدی  قبلش برات بگم که وقتی صدات میزنیم آتریسا سریع میگی بله که من باگفتن بله ی شما میخوام خودمو ازیه بلندی بندازم پایین اما ازبدجنسی ات بگم .وقتی نمیخوای خونه باشی ومیخوای بری پایین میری پشت دراتاق که همش میگی کیه؟ کیه ؟(مثلا دارن صدات میکنن)بعدشم میگی بله بله (مثلا جواب میدی )بعد میگی اومدم اومدم  ازت میپرسم آتریسا کی بود؟کسی درنزد !میگی :مهنا (مهتا)ویا بوروش(کورو ش)ازخنده روده برمیشم آخه یکی نیست بهت بگه بچه جقله ازکجا عقلت میرسه که اینطوری فیلم بازی کنی ! حالامیای میری پایین دونفرکمربسته بایدحواسشون بهتو...
27 فروردين 1394